واحه ای در لحظه...

پیام های کوتاه
آخرین مطالب

چرا بشر می جنگد!

چهارشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۳۶ ب.ظ

دلم برای اینجا تنگ شده بود.خیلی حرفها برای گفتن دارم و مدتی است انها را در ذهنم نگه می دارم فقط گاهی آنها را در دفترچه گوشی ام می نویسم که البته انها هم پریدند،گوشی ام خراب است و چند وقت یک بار بازگشت به تنظیمات کارخانه را می زنم در یکی از همین بازگشت ها همه آنچه را نوشته بودم پرید و کلی غصه اش را خوردم.حالا نمی خواهم در مورد این چیزها حرف بزنم.فقط دلم پر است از آدمهای ضعیف؛آدمهایی که کوچکترین تغییر را در زندگی شان نمی پذیرند و به شدت از ان می هراسند.

برای کار ورزی به مدرسه ای می روم که مثلا سر آمد است و همه از ان تعریف می کنند ولی این تعریفها فقط در دهان شیرین است واقعیت خیلی از آن دور است انقدر دور که مزه اش تلخ است.معلمی که من سر کلاسش هستم  من را می ترساند؛نه اینکه بد اخلاق باشد یا حتی زشت نه اصلا ولی هیچ اراده ای از خودش ندارد فقط منتظر است دیگران به او فرصت حرف زدن بدهند بلد نیست از حق خودش دفاع کند و برای حفظ موقعیت خود،جلوی هر تغییری را می گیرد.چیزهای جدید او را می ترساند و از انها دوری می کند.چون من به روش او یعنی سخنرانی درس نمی دهم  و سعی می کنم از روشهای جدید استفاده کنم(که البته بی نقص نیستند چون تجربه کلاس داری کافی را ندارم)فکر می کند بچه ها درس را یاد نگرفته اند و خودش یک بار دیگر برایشان سخنرانی می کند و خیلی هم اصرار دارد من هم به روش سخنرانی درس بدهم.این اصرار او را اصلا درک نمی کنم.حتی به خودش زحمت نمی دهد که باز خورد درس دادن من را حتی ببیند.

نمی دانم شاید من دارم همه چیز را با هم قاطی می کنم. اما تمام اینها حس های من هستند و نمی توانم از خودم دورشان کنم.


پی نوشت:انسان ها بیش از هر چیز دیگر،از اندیشیدن وحشت دارند،بیش از فقر،حتی بیش از مرگ."اندیشه" انقلاب می کند،از تخت به زیر می کشد و نابود می سازد.امتیازات دروغین ،سنن و عرف جوامع،و عادات راحت طلبانه ی انسان ها را ، بدون ذره ای رحم ، از دم تیغ می گذارند.

هیچ قانونی را به رسمیت نمی شناسد،آنارشیست است.مراجع قانونی را به پشیزی نمی انگارد و بر خرد کهن نیز وقعی نمی نهد.اندیشه به سادگی در گودال جهنم می نگردو هراسی او را فرا نمی گیرد.

بشر،لکه کوچکی مغروق در ژرفای بی پایانی از سکوت است؛اندیشه این را می بیند و با این حال ، غرورمندانه خود را به نمایش می گذارد،گویی ارباب کائنات است."اندیشه"چالاک ،آزاد و عظیم است ،یگانه روشنایی این جهان ،و بزرگترین مایه فخر بشر.


برتراند راسل "چرا بشر می جنگد".

این مطلب را در گروهی در تلگرام فرستاده اند نمی دانم واقعا نوشته برتراند راسل است یا نه!ولی واقعا قشنگ است.

نظرات  (۲)

همه ی آدمها از تغییر می ترسن.حالا یکی بیشتر یکی کمتر.چون اگر اینچنین نبود الان خیلی رفتار ها و باورها و تفکرات نابجا و خیلی انسانهای نابجا و غلط الان وجود نداشتن یا حداقلش خیلی خیلی کمرنگ تر از اینی که هستن بودن!!!
گفتی اندیشیدن.آدم از اندیشیدن هم می ترسه!
امروز یه گزارشی دیدم که یکی داشت درباره اطلاعاتی که دیگری بهش داده می گفت و می گفت که چون من وقت نمی کنم بخونم خوبه که دیگران می خونن و خونده هاشون رو می گن.فارغ از خوب بودن انتقال اطلاعات و... خیلی از ماها اجازه میدیم دیگران جای ما مطالعه کنن و جای ما حتی بیندیشن!!!
یه نکته دیگه هم درباره جنگیدن؛جنگ بد است! D:
فکر کنم این کامنتم جبران گذشته و آینده رو بکنه.اینقدر طولانی شد(:
پاسخ:
غافلگیر شدم فک کرردم با تکنولوژی قهر کردی.

بله این جمله مال راسل هست . و  راسل یه جمله دیگه هم داره که میگه از متفاوت بودن و داشتن عقیده متفاوت نترس. هر انچه امروز پذیرفته شده روزی متفاوت  عجیب و غیرقابل پذیرش بوده 

پاسخ:
چه جمله قشنگی اینو نشنیده بودم.

ممنون که سر زدید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی