اندر حکایت مدرسه
به نظر من کلا سیستم مدارس ایران مشکل داره حالا از سیستم هم بگذریم فضای آموزشی هم مشکل داره؛ کتابها و سیستم ارزشیابی معلمها هم که دیگه نمی گم.
آخه یه اتاق که توش چند تا نیمکت چیده شده باشه که کلاس درس نیست؟هست واقعا؟
بیشتر وقت من سر کلاس به عنوان یه معلم صرف امضا و تاریخ زدن کتابها میشه یعنی من هر برنامه ریزی داشته باشم باید حتما اینم جزش بذارم چون برای ارزشیابی من حتما این مورد جز بندها محسوب میشه؛ واقعا به نظرم کار بیهوده ایه. من هر دفعه که برم بالای سر بچه ها خوب تکالیف چک می کنم میدونم کی درست نوشته کی غلط، بازخورد مناسب هم به صورت زبانی بهشون می گم و راهنماییهای لازم می کنم ولی بازم باید کتابها رو امضا کنم تاریخ هم بزنم.
کتاب ریاضی کلاس اول ها حجمش خیلی بالاست و مطالبی که ارائه داده براشون زیاده و زمانش کمه حالا نصف هر زنگ باید به کارهای امضا و ... تلف بشه یعنی در کل اصلا اون طوری که باید نمیشه به این درس توجه کرد.
هیچ کدوم از اینها بهانه برای کم کاری من نیست و نبوده اما باید یه فکر اساسی بکنم تا موثرتر به این درس برسم یه چیزهایی تو ذهنمه اما به بازی احتیاج دارم ؛ طوری که هر تِم با بازی تدریس بشه و البته یه فکری هم برای امضای کتابها کردم که امیدوارم جواب بده.
پ.ن.اگه کسی این مطلب خوند و پیشنهادی داشت خیلی خوشحال میشم بشنوم.
من برای اینکه هر روز مشغول امضا و بررسی یه کتاب نشم بررسی روزانه اشو به نماینده گروه ها سپردم بعد خودم هر ماه که بودجه بندی تغییر می کرد بررسی می کردم ولی اینطور بود که نماینده ها کم کاری و... اعضاشونو می نوشتن اگه دانش اموزی اخر ماه پیشرفت داشت تشویق می شد اینجوری هر روز کامل انجام میدادن. من ماهانه بدون دردسر کتاب ها امضا می کردم و همه فعالیت ها و... کامل و بدون غلط بودن.
خوشحال میشم راهکارهای شما رو بشنوم.